Now they know
خاکستری عزیزم می دونی الان احساس افتضاحی دارم! نیم ساعت کامل پست و نوشتم ولی دستم خورد و همش پرید! حالا باید از اول به حرفهام فکر کنم و پست رو مجدد بنویسم!! من هنوزم اشتباهات بزرگ می کنم. من عوض نشدم!! ولی اشکالی نداره قبلا که انشا می نوشتم چند بار رونویسی می کردم تا یه نسخه بی نقص رو ارائه بدم. فکر نمی کنم بتونم نسخه بی نقص خودم رو بسازم ولی سعی خودم رو می کنم. می خواستم بهت بگم که شاید برای یک هفته بالاخره بریم سفر. این تابستان خیلی عجیب بود، اصلا نمی تونم از چیزهایی که قبلا براشون هیجان زده می شدم لذت ببرم. پله پله توسط نتایج سوپرایز شدم تا اینکه الان به این باور رسیدم انگار قرار نیست تهش اتفاق شادی بیفته. شاید هم من خودخواه شدم و انتظارات بالایی دارم... نمی دونم.
دیشب بالاخره مامان بعد از 11 ماه سکوتش رو شکست و به خاله گفت که دلیل همه بهانه هاش من بودم. فقط کافی بود 3 هفته دیگه صبر کنه!! اون گفت که من امسال دانشگاه نرفتم و از رشته قبلی انصراف دادم و حالا منتظر رشته جدیدم، گفت که به خاطر من مهمونی و مسافرت نمیومد و همه اتفاقات اون جوری که باید اتفاق نمی افتادند و همه اینها به خاطر این بود که من نمی خواستم کسی بدونه که دارم چیکار می کنم. فرقی نداره، اون به حال نظرش اینکه درس خوندن توی ایران ارزشی نداره و دخترش مهر به اسپانیا میره. یکم اصرار کرد که منم برم. آخه با کدوم پول پروفسور؟؟ بارها با خودم تصور می کردم که بعد قبولی رشته جدیدم مامانم زنگ میزنه و بقیه رو خبر می کنه که من رشته جدید قبول شدم می دونم یکم یهویی میشد براشون ولی دوست داشتم سوپرایزشون کنم ولی الان همش خراب شد. شاید من زیادی بهش فکر کردم و انتظارش رو کشیدم. وقتی که برای چیزی زیادی منتظر می مونم و براش خیال بافی می کنم اتفاق نمی افته.
دیشب آخرین مهلت انتخاب رشته بود. بارها یه صفحه زل زدم و از اول تا آخر رشته ها و کد ها رو بررسی کردم که یه وقت اشتباهی نکرده باشم. دفعه قبل اینقدر براش استرس نداشتم. امسال خیلی با حساسیت انجامش دادم و بارهای بررسیش کردم و 5 بار ویرایش کردم. با این حال احساس می کنم یه جای کار می لنگه و من اشتباه کردم. ترس قبول نشدم داره از درون وجودم رو می خوره.
انیمه sign of affection رو دیدم. اگه بگم می خوام یکم شبیه به یوکی باشم خنده داره؟ آروم و بی دردسر، کسی که همه دوستش دارن. در هرصورت حس خوبی بهم نداد. بهتره دیگه دنبال این سبک نرم. اصلا چرا من انیمه میبینم؟؟ چون به اندازه می تونن حواسم رو پرت کنن و کمتر اضطراب داشته باشم، خصوصا این سبک شوجو که با قلب آدم بازی می کنه!