ندانم کاری
خاکستری عزیزم، من الان دقیقا در وضعیت "ندانم کاری" قرار گفتم. حتما می پرسی این دیگه چجور وضعیتی هست که خب اجازه بده برات توضیح بدم. این وضعیتی هست که ادم نمی دونه چیکار کنه. کلی کار هست که می خواد انجام بده ولی نمی تونه، اصلا انگار... طلسم شده و نمی تونه اون کار ها رو انجام بده. می دونم خیلی احمقانه است. همزمان دلم می خواد خوراکی درست کنم و فیلم ببینم و کتاب بخونم و درس بخونم و دستبند ببافم و فایل صوتی هری پاتر رو ادامه بدم که یادم میاد آخخخخ 20 روز دیگه امتحان دارم و ناراحتی اینکه نمی تونم هیییچ کاری جز درس خوندن انجام بدم باعث میشه هیچ کاری نکنم. همینطور مات و مبهوت وقتم رو تلف کردم. تنها کارهایی که استرس امتحانات رو ازم دور کنه رو انجام میدم و حتی کاری که باعث میشه بیشتر برای وقت تلف شده غصه بخورم هم انجام نمیدم. بگذریم که نخ هام تموم شدن و هری پاتر گوش دادن و بافتن فعلا کنسله تا وقتی که توی درسهام پیشرفت کنم و وقتی دیدم که زندگیم متعادل شد و استرسم کمتر شد میرم نخ جدید می خرم. وقتی که بتونم به خودم اعتماد کنم که می تونم گند نزنم به زندگیم و برنامه هام. البته فعلا از درون غمگینم و بی جهت استرس دارم. با خودم میگم نکنه الان که من دارم ناهار می خورم، نشستم، حرف می زنم، می نویسم یا هررر کاری می کنم فلانی داره کتاب ها رو شخم می زنه؟ وای حتما که بقیه دارن می خونن و من مثل یه کودن دارم دور کلاهم می چرخم. از این زندگی متنفرم، از این وضعیت، از این محدودیت...
شطرنج، بله یه سرگرمی جدید برای وقت تلف کردن. یه اپ نصب کردم که شطرنج بهم یاد میده و میبینم دارم کم کم یاد می گیرم. جالبه چرا وقتی که می خوای تفریح کنی و کارهای جدید به ذهنت میاد میبینی امتحان داری؟؟؟ چرا این ایده ها اوایل تیر به ذهنم نرسید؟؟؟